زین پس هَرات گویمت ای شهر اولیا
کسر است کسره به شأن تو در مقیل
گشته خجل ز قامت برج جهاد تو
برج بلند قامت پاریسیان، "ایفیل"
انگور تو به منزله ی لؤلؤ بدخش
وز تاک توست لذت شیرین سلسبیل
خواهی اگر زلال آب، بیا و نظر فکن
رود هری ببین که زند طعنه ها به نیل
طاغوتیان همیشه پی ات بوده اند لیک
<کوتاه دست طاغی و خرماست بر نخیل>
تا آخرین نفس به دفاع ایستاده ام
یا میکشم ز خصم تو یا میشوم قتیل
صد بار اگر برای تو آتش به من زنند
راضی به سوخته شدنم همچنان خلیل